جدول جو
جدول جو

معنی فرت بویین - جستجوی لغت در جدول جو

فرت بویین
پرت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویران شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آغشته شدن، کج شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به سر رسیدن، به پایان آمدن، سیر شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رو شدن، برملا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گذشتن، رد شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کوفته شدن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر شدن، از وقت گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
چیره شدن، بیماری و زخمی که بر انسان چیره شود و با درمان
فرهنگ گویش مازندرانی
سردرگم شدن، درهم و برهم
فرهنگ گویش مازندرانی
نصیحت شدن، سرزنش شنیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
فراهم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
روان شدن، عادت به کاری پیدا کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
خیس شدن به واسطه ی عرق بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سست شدن، انصراف در کار یا تصمیمی، تردید داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
یکسان شدن، برابر شدن، بی حساب شدن، تسویه حساب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
مقهور خواب شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
هوا خواه شدن، حمایت و طرف داری کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
همواره شدن زمین آبخیز
فرهنگ گویش مازندرانی
شکایت کردن شاکی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
روان و نرم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی